گریههای شبانهی آقای بادیگارد در خوابگاه
هماتاقی جدیدمون در خوابگاه: آقای بادیگارد! هم اتاقی جدیدمون که با توجه به هیکلش، مدل لباسهاش و قیافهاش، اسمش رو آقای بادیگارد گذاشته بودیم، ظهرِ همون روز که وارد اتاقمون شد، با یه گوشیِ ساده که شارژ هم نداشت، از اتاق بیرون زد و ساعت ۱۱ شب برگشت. وقتی وارد